نخست اين مطلب را بخوانيد:
« روز ۲۹ آوریل روزی است که بزرگترین جشن عروسی سال برگزار میشود. در آستانهی این جشن بزرگ، کیت میدلتون ۲۹ ساله بسیار لاغر شده است. روزنامههای بریتانیایی مینویسند درست است که عروسها معمولا قبل از چنین روز بزرگی رژیم میگیرند، اما بسیاری بر این عقیدهاند که ملکهی آیندهی بریتانیا زیادهروی میکند. بر اساس گزارشی از روزنامهی "دیلی میرر" سایز کیت از ۳۸ به ۳۴ رسیده است. حتی روزنامهی "سان" هم از کوچک شدن حلقهی نامزدی کیت گزارش میدهد؛ حلقهای که روزی روزگاری به پرنسس دایانا تعلق داشت. بر اساس گزارشاین روزنامه، کیت قصد دارد تا سفارش دهد که حلقهاش را کوچک کنند.
مردم عادی هم نمیتوانند دیگر انتظار برگزاری مراسم عروسی نوهملکه بریتانیا را بکشند. دزدیده شدن فیگورهای کاغذی ویلیام و کیت در هتلی در شهر ملبورن استرالیا نشان دهندهی این هیجان است. در این هتل، فیگور کاغذی ویلیام و کیت در مقابل در ورودی برای مهمانان گذاشته شده بود، زیرا توریستها معمولا با آن عکس میگرفتند. به تازگی اشخاصی ناشناس این فیگور کاغذی را دزدیدند.
قرار است روز جشن عروسی ویلیام و کیت تمام مردم لندن به خیابانها بروند و جشن بگیرند. این خواستهی دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیاست. او به روزنامهی زرد "سان" گفت که این روز روز خاصی برای دو جوان و برای تک تک مردم بریتانیاست. دیوید کامرون از مردم خواست که روز ۲۹ آوریل پرچمهای خود را بردارند، بیرون بروند و این روز را به یک روز فراموشنشدنی تبدیل کنند.
جورج مایکل، خوانندهی نامدار انگلیسی، ترانهای را به نام You and I برای عروسی ویلیام و کیت به آنها تقدیم کرده است(تمام مطلب در اينجا آمده است)».
اين، نمونۀ كوچكي است از هياهوي رسانهاي جهاني و گستردهاي كه براي ازدواج ملكه آينده انگليس برپا شده است؛ من كار ي به انگليس و ملكه و غرب و اين مسائل ندارم، فقط ميخواهم پرسشهاي كوچكي را مطرح كنم:
اگر اين همه تشريفات و تبليغات و هياهو و استحمار و سرگرم ساختن مردم (فقط براي يك مراسم ازدواج) در يك كشور شرقي صورت ميگرفت، آن وقت عكسالعمل ما شرقيها چه بود؟ آيا به اين هياهوها و اين كارهاي بيهوده و مضحك نميخنديديم؟ آيا نميگفتيم حكومت دارد ثروتهاي مردم را براي خود هزينه ميكند و بر باد ميدهد؟ آبا نميپرسيديم كه مگر اين دو نفر براي مردم چه كردهاند و مگر كه هستند كه بايد ازدواج آنها جشن ملّي و سراسري بشود؟ آيا اين را ناعدالتي نمي دانستيم؟ آيا اين كارها را مصداق برتري دادن بيدليل انسانها و مصداق استكبار و تقدّس دادن نميخوانديم؟ آبا به مردمي كه بيصبرانه! منتظر برگزاري اين جشن بزرگ! هستند نميخنديديم؟
بيشك اگر اين كارها در كشورهاي ما و سرزمينهاي شرقي اتفاق ميافتاد، ما سرزمين و كشورهاي خود را به باد تمسخر ميگرفتيم و درباب ناپسندي اين كار داد سخن ميداديم.
رسانههاي جهان غرب هم با ما همنوا ميشدند و كاسۀ داغتر از آش كه: حق ملت پايمال ميشود و ثروتهايشان برباد داده ميشود و الخ.
اما پرسش اصلي من چيز ديگري است، چرا كارهاي زشت، تنها در سرزمينهاي ما زشت است و تنها زماني زشت است كه ما آن را انجام داده باشيم و اگر ديگران همين كارها را انجام دهند، زشت نيست، بلكه طبيعي است و حتّی جالب و پسنديده است؟! چرا وقتي انگليسيها اوقات خود را صرف پيگيري اخبار مربوط به يك زوج (كه هيچ فضيلتي ندارند جز اين كه بخت با آنها يار بوده و در خاندان سلطنتي متولد شدهاند)، و حلقۀ ازدواج عروس و وزن و قد او وهمسرش و... ميكنند كسي بر آنها خرده نميگيرد و كسي آنها را عقب مانده خطاب نميكند، و چرا زماني كه براي يك ازدواج اين همه هزينه ميشود، كسي نميگويد: اين بساط بايد برچيده شود و گذشت زماني كه همه چيز خاندان سلطنتي مهم و مقدّس بود؟ چرا كسي داد نميزند: ما در قرن 21 زندگي ميكنيم؟ در عصر دمكراسي و شايسته سالاري و ...
چرا « دزدیده شدن فیگورهای کاغذی ویلیام» كار بدي نيست و فقط « نشان دهندهي هيجان» مردم است؟ چرا كسي نميگويد: دزدي هرچيز، هميشه و هر جا زشت است؟
به صفحات نخست اين نشريات بنگريد، اين هياهوي رسانهاي به چه منظور صورت ميگيرد؟ |
چرا اگر ما دربارۀ اين ازدواج صدها مقاله و مطلب بنويسيم و صدها فيلم و برنامه و مستند بسازيم، كار خوب و پسنديدهاي كردهايم، اما اگر درباره يك سنّت فديمي سرزمين خويش سخن بگوييم عقب مانده و امل هستيم؟؟؟
و هزاران چراي ديگر...
به راستي آيا زمان آن فرا نرسيده كه اندكي بيانديشيم و فرياد برآوريم كه:
ظلم و تبعيض و بيعدالتي و خرافه و استحمار و استبداد و دزدي و هرچيز از اين قبيل، هميشه و همهجا، زشت است چه در ايران صورت گيرد چه در آمريكا و انگليس و هرجاي ديگر جهان.
آيا زمان آن فرا نرسيده كه همه بندها را بگشاييم چه بندهايي كه زورگويان در سرزمين ما بر پا و چشم و دست ما بستهاند و چه بندهايي كه قدرتهاي ديگر با لطايف حيل و مهربانانه! ما را با آن شكار كردهاند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر